بهانه نیاور،
رفتنت برای بودن با دیگری بود..
نه تقدیر را گردن بزن ونه بادستهای روزگار
کاری داشته باش ....
مسئله دست تو بود که در دستهای دیگری
جا خوش کرده بودی....
بیخیالت می شوم !برو!..
به باران بی امان چشمایم می گویم :
من اگر من باشم ...
اشکی برای کسی که مرا مفت فروخت نمیریزم...
برو بسلامت اما بترس از روزی که دلت
هوای یک لحظه بودنم را کند