loading...
سنگ صبور2
تنها(مهرداد) بازدید : 165 چهارشنبه 08 مهر 1394 نظرات (1)

هرچه کردم نشدم از تو جدا،بدتر شد

گفته بودم بزنم قید تورا،بدتر شد

مثلا خواستم این بار موقر باشم

وبه جای "تو"بگویم "شما"،بدترشد

آسمان وقت قرار من و تو ابری بود

تازه ،بارفتن تو وضع هوا بدتر شد

چاره دارو و دوا نیست که حال بد من

بی تو باخوردن دارو  و دوا بدتر شد

گفته بودی نزنم حرف دلم رابه کسی

زده ام حرف دلم را به خدا ،بدترشد

روی فرش دل من جوهری از عشق تو ریخت

آمدم پاک کنم عشق تو را، بدترشد

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط صحرا در تاریخ 1394/07/09 و 8:56 دقیقه ارسال شده است


سرگشته و حیرانم ، کو دست کر یمانه چون مرغ قفس نالم، خاموش و غریبانه
دستان نیازم بر ، درگاه تو آو یزم شاید که روا داری ، الطاف ملوکانه
بر دیده ی بیمارم ، کو مرهم رخسارت تا چند چنین مانم ، آشفته و دیوانه
ای کوی تو مقصودم ، وی کعبه مسجودم تا کی به در لطفت، بی حاصل و بیگانه
بی مهر تو کی یابم ، آسایش و آرامش با خنده کن آباد این ، کاشانه ی ویرانه
دیدار تو گر روزی ، ممکن شودم گویم بر من چه جفاها شد،زان درگه شاهانه
گفتم که دگر تو به ، از جام می عشقت من توبه شکستم باز، با خوردن پیمانه
پاسخ : بی تو اما عشق بی معناست ،می دانی؟
دست هایم تا ابد تنهاست ، می دانی؟
آسمانت را مگیر از من ، که بعد از تو
زیستن یک لحظه هم، بی جاست می دانی؟


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 112
  • کل نظرات : 144
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 54
  • باردید دیروز : 10
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 175
  • بازدید ماه : 569
  • بازدید سال : 3,173
  • بازدید کلی : 40,083
  • کدهای اختصاصی