loading...
سنگ صبور2
تنها(مهرداد) بازدید : 116 پنجشنبه 08 بهمن 1394 نظرات (2)

سوخته را آتیش زدن دیگر چه معنا می دهد...

مرده را خنجر زدن یارب چه معنا می دهد

من که دیگر سوخته ام آتش چه کارم می کند...

بر تن آشفته ام زجرت چه معنا می دهد...

من دگر تا حد مردن درد و غم دیدم برو...

پس چنین آزار تو بر من چه معنا می دهد...

من هزاران بار خنجر خورده ام از آشنا...

خنجر تو بی وفا بر من چه معنا می دهد...

بال پرواز مرا هر کس رسید آتش کشید...

بر چنین بال شکسته ، پر چه معنا می دهد...

زیر پیراهن ببینی جای چاقوهای یار...

بر تن خط خطیم خنجر چه معنا می دهد...

من هزار نیش از رفیقان خورده ام دیگرنزن ...

نیش تو بر این تنم دیگر چه معنا می دهد...؟؟؟

 

 

 

 

تنها(مهرداد) بازدید : 67 پنجشنبه 08 بهمن 1394 نظرات (0)

کاش می شد قفل دلتنگی ، شکست

کاش می شد درب تاریکی ، گسست

کاش می شد بین مردم بود و زیست

کاش می شد مثل باران ها گریست

کاش می شد با محبت جان سپرد

کاش می شد بی توقع بود و مرد

کاش می شد خنده را تکثیر کرد

کاش می شد با محبت جان سپرد

کاش می شد از پس دیوار رفت

کاش می شد قفل دلتنگی شکست

کاش می شد دردها تقسیم کرد

کاش می شد شعر را تحلیل کرد

کاش می شد غصه ها تقلیل کرد

کاش می شد نیمه ها تکمیل کرد

کاش می شد عذر یک تقصیر کرد

کاش می شد اشک را تبخیر کرد

کاش می شد عشق را تقدیر کرد

 

 

 

 

 

 

تنها(مهرداد) بازدید : 120 جمعه 02 بهمن 1394 نظرات (1)

دلی یا دلبری یا جان و یا جانان نمیدانم...

 

همه هستی تویی فجمله این و آن نمیدانم...

 

به جز تو در همه عالم دگر دلبر نمیبینم...

 

به جز سودای وصل تو میان جان نمیخواهم...

 

 

 

 

 

 

تنها(مهرداد) بازدید : 76 جمعه 02 بهمن 1394 نظرات (0)

گفتم خرابت می شوم                    گفتی تو آبادی مگر


       گفتم ندادی دل به من                     گفتی تو جان دادی مگر


  گفتم ز کویت می روم                      گفتی تو آزادی مگر


          گفتم فراموشم نکن                        گفتی تو در یادی مگر؟؟؟

 

 

 

 

تنها(مهرداد) بازدید : 75 دوشنبه 28 دی 1394 نظرات (0)

 

Image result for ‫تصاویر عاشقانه‬‎

نازنینا ، دوست یعنی انتخاب

یعنی از بنده سلام از تو جواب

دوست یعنی دل به ما بستی رفیق؟

دوست یعنی یاد ما هستی رفیق؟

دوست یعنی مطلبت را دیده ام

یعنی احوال تو را پرسیده ام

دوست یعنی در رفاقت کاملی

دوست یعنی نیستی و ... در دلی

دوست یعنی دوتسی را لایقم؟

تو حقیقت ، من مجازی عاشقم

دوست یعنی کار و بارم خوب نیست

تو نباشی ف روزگارم خوب نیست

دوست یعنی بغض لبخندم شکست

دوری و جای تو گلدانی نشست

دوست یعنی مثل جان و در تنی

دوست یعنی خوب شد تو با منی

دوست یعنی حسرت و لبخند و آه

می شوم دلتنگ رویت گاه گاه

دوست یعنی جای پایت بر دل است

دوری از تو جان شیرین مشکل است

دوست یعنی نکته های پیچ پیچ

دوست یعنی جز محبت ، هیچ هیچ

دوست یعنی از سکوت من بخوان

دوست یعنی در کنار من بمان

دوست یعنی خنده های ریز ریز

دوست یعنی دوستت دارم عزیز

 

سیمین دانشور

تنها(مهرداد) بازدید : 72 جمعه 25 دی 1394 نظرات (1)

حالتی هست مرا با غم دلدار امروز


که ندارم سر برگ و سر دستار امروز


در حریم دلم از غیر نمی بینم گرد


بجز از آتش عشق رخ دلدار امروز


نا صحا منع مفرمای چو بینی مستم


لطف کن رو که ندارم اغیار امروز


بنده نفس و هوا ، ره نتواند بردن


در رموز دل پر آتش احرار امروز


شمع سان تا نزنی در سر و جان آتش عشق


همچو شمعت نشود دیده پر الوار امروز


مولانا

تنها(مهرداد) بازدید : 76 شنبه 12 دی 1394 نظرات (3)

Image result for ‫تصاویر عاشقانه‬‎

 

در خیالم خنده هایت خود نمایی می کند

چشم تو در مسجد قلبم خدایی می کند

دستهایم بیقرار لمس مویت می شود

روسری وقتی از انها رونمایی می کند

قطب قلب من هوای بوسه دارد نازنین

بوسه های تو دلم را استوایی می کند

بی گذرنامه مرا به مرز آغوشت بخوان

دست بی مغزم هوای تن گشایی می کند

بی گناهم گر به اغوشت هوس دارم گلم

عشق هر پرهیزکاری را هوایی می کند

تنها(مهرداد) بازدید : 102 جمعه 04 دی 1394 نظرات (1)

خوشبختی خواستن آنچه نداری نیست ،

 

 

خوشبختی دیدن آن همه لطفی که تو داری به من  است

 

 

و چه زیباست ، تو یک قلب پر از مهر و محبت داری

 

 

ویک رود بلند که به خدا منتهی است

 

 

و منم گوشه ی ان رود بلند که مدام با نفس ماهی ها

 

دمی یاد تو از دل نبرم.

تنها(مهرداد) بازدید : 82 یکشنبه 29 آذر 1394 نظرات (0)

 

مهر رخشا نکوترین چهر است / شب یلدا تولد مهر است


این همایون شب خیال انگیز / هست درآخرین شب پاییز


بیخ وبن در حماسه گستردست / در نهادش حماسه پرور دست


لفظ یلدا اگر چه سریانیست / شب مهرآفرین ایرانی ست . . .

تنها(مهرداد) بازدید : 105 یکشنبه 29 آذر 1394 نظرات (0)

درپای تو تا مرز جـــنون رفتــم و رفتم

 

تا مــــرز جنون با دل ِخون رفتم و رفتم

 

دیوانگـــــیم را هـمه دیــدند ، خــطا بود

 

گشتم چو چنین خوار و زبون رفتم و رفتم

 

سرکار خانم "گیتی رسائی"

تعداد صفحات : 12

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 112
  • کل نظرات : 144
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 19
  • باردید دیروز : 10
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 140
  • بازدید ماه : 534
  • بازدید سال : 3,138
  • بازدید کلی : 40,048
  • کدهای اختصاصی